93/2/11
1:0 ع
در حالی 9300 کودک بیسرپرست و بدسرپرست در مراکز بهزیستی کشور نگهداری میشوند که مهم ترین سوال ، سرنوشت این کودکان پس از ورود به دوران جوانی است . جوانی که بدون هیچ سرمایه اقتصادی بناست با ورود به جامعه با غولهای بزرگی همچون گرانی دست به گریبان شود و خود را از هزار و یک آسیب اجتماعی در امان نگه دارد با چه مشکلاتی روبه رو است و سازمان بهزیستی به عنوان پدران و مادران این فرزندان چه برنامه برای این قشر از جامعه دارد؟
به گزارش ایسنا، سیاست اصلی سازمان بهزیستی واگذاری هرچه بیشتر کودکان به خانوادههای جایگزین بوده و در حال حاضر 13 هزار نفر در خانوادههای جایگزین در حال زندگی هستند . به گفته محمد نفریه ، معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی در سالهای اخیر به دلیل اتخاذ این سیاستها تعداد فرزندانی که داخل مراکز نگهداری میشوند افزایش نیافته و هر ساله تعداد بیشتری از این افراد به خانوادههای جایگزین تحویل میشوند.
اما با وجود تمام این سیاستها تعدادی از این افراد به دلیل بدسرپرست بودن یا به دلایل دیگر در مراکز نگهداری میمانند و پس از رسیدن به سن 18 سالگی ترخیص میشوند؛ به گونهای که در 6 ماهه اول سال 1392، 627 نفر از مراکز نگهداری ترخیص شدهاند که از این تعداد 440 نفر به طور مستقل و مجرد زندگی میکنند.
نفریه بیان داشته که فرزندان بهزیستی زمانی که به سن 18 سالگی برسند، به تشخیص مددکاران اگر توانایی زندگی مستقل را داشته باشند از مراکز نگهداری ترخیص و از طریق سازمان بهزیستی مورد حمایت برای تحصیل و اشتغال قرار میگیرند . وی با تاکید بر این که هیچ جوانی تا زمانی که به آمادگی کامل برای استقلال نرسد ترخیص نخواهد شد افزود: فرزندان بهزیستی که در شرف انتقال به جامعه هستند و توانایی مستقل زندگی کردن را نداشته باشند در طی دو فرصت شش ماهه میتوانند در خانههایی تحت عنوان خانههای آمادهسازی زیر نظر یک مددکار و به صورت گروههای 7 تا 10نفره زندگی مستقل را تمرین کنند تا آماده ورود به جامعه و استقلال کامل شوند. البته از آنجایی که شرایط مستقل شدن برای دختران دشوارتر است این مساله برای دختران کمی متفاوت بوده و دختران بالای 18 سالی که فاقد خانواده و اقوام باشند تا پایان تحصیلات و تا شش ماه پس از استقلال اقتصادی در مراکز بهزیستی نگهداری میشوند.
آیا تسهیلات بهزیستی برای یک زندگی مستقل کافی است؟
سازمان بهزیستی در زمان ترخیص فرزندان از مراکز، بابت ودیعه مسکن 7 میلیون تومان به این افراد پرداخت میکند؛ این در حالیست که با این مبلغ فقط میتوان در مناطق جنوبی شهر و چه بسا حاشیهای مسکن تهیه کرد و این مساله میتواند باعث شود تا جوانی که در آغاز مستقل شدن هستند با اسکان در محلهای آسیبزا ، اسیر آسیبهای اجتماعی مختلفی گردند.
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی در این باره میگوید: امکان افزایش ودیعه مسکن متناسب با تورم وجود ندارد چرا که این مساله خود تورمزاست اما امکانات مختلفی برای حل این مساله در نظر گرفته شده است. به طور مثال جوانانی که گروههای همیار پنج تا هفت نفره تشکیل دهند از سوی سازمان بهزیستی صندوقی تحت عنوان صندوق همیاری برای این افراد تشکیل خواهد شد که مبلغ 15 تا 20 میلیون تومان به این صندوق اختصاص داده میشود و آنها میتوانند برای مسکن و اشتغال خود از این سرمایه استفاده کنند؛ همچنین فرزندان بهزیستی مشمول دریافت مسکن مهر از سوی بهزیستی نیز هستند و حتی اگر مجرد نیز باشند مسکن مهر به آنها تعلق خواهد گرفت.
نفریه با اشاره به تسهیلات دیگر بهزیستی برای مخارج روزانه و تحصیلات این افراد میافزاید: بهزیستی علاوه بر پرداخت تمامی هزینههای تحصیل تا مدرک دکتری و نیز جهیزیه دختران، ماهانه کمک هزینهای برای مخارج روزمره این افراد به مدت پنج سال به حساب شان واریز میکند.علاوه بر این از ده سال قبل تمامی فرزندان بهزیستی مشمول بیمه آتیه ایرانیان هستند و دفترچههای پساندازی برای آنها در نظر گرفته شده تا کمکهای بهزیستی و دیگر کمک هزینهها به حساب آنها واریز شود.
تمامی این مسایل در حالیست که اخیرا یکی از فرزندان بهزیستی در گفتوگویی با یکی از سایتها با ابراز گلایه از شرایط ترخیص فرزندان بهزیستی در 18 سالگی میگوید: جوانی که تا 18 سالگی هیچ تکیه گاه مطمئنی نداشته است چگونه میتواند با 7 میلیون تومان به فکر تهیه خانه و وسایل آن باشد و با ماهی 120هزار تومان هزینه آب و برق و شارژ تلفن و خورد و خوراک را پرداخت کند!
پس از ترخیص ما میمانیم و یک عالمه بیکسی
گذشته از مخارج مادی، این فرزندان برای تشکیل زندگی مستقل بیش از پیش نیازمند کسب مهارتهای زندگی و نیز حمایتهای روحی و روانی هستند. معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی در حالی از نظارت کلینیکهای مددکاری بهزیستی و نیز آموزش مهارتهای زندگی و فنی حرفه برای اشتغال و اسقلال یابی فرزندان خبر میدهد که یکی از فرزندان تحت پوشش بهزیستی این حرکت را به هیچ وجه مناسب نمیداند و میگوید: ترخیص از مراکز بهریستی ضربه روحی بدی به ما وارد می کند. بچهای که تا 18 سالگی فقط به مدرسه میرود و لباسهایشان را میشویند و غذایش آماده است. یک مرتبه در 18 سالگی به او می گویند: "خوشحال شدیم به سلامت! آن وقت ما میمانیم و یک عالمه بیکسی". همچنین هیچ دورهای تحت عنوان کارآموزی وجود ندارد تا بچهها بتوانند مهارتهایی همچون جوشکاری ، تراشکاری ، مکانیکی و ... کسب کنند . اگر بچهای که دلش نخواهد درس بخواند که تعدادشان هم کم نیست بی هیچ مهارتی برای کار و زندگی رها میشوند.
این مسایل نشان دهنده این است که بهزیستی با تمام تمهیداتی که اندیشیده است هنوز نتوانسته رضایت کامل فرزندان تحت پوشش را جلب کند البته مشکلاتی که فرزندان بهزیستی برای تشکیل یک زندگی مستقل دارند ، مشکلاتی است که گریبان اکثریت جوانان جامعه بوده اما این جوانان از آنجایی که در شرایط خاصی به سر می برند و از پشتوانههای معنوی و مادی مناسبی برخوردار نیستند، بیشتر در معرض آسیبهای اجتماعی و نیازمند توجه هر چه بیشتر هستند.
مطالب فوق برگرفته از سایت تحلیلی خبری الف ، با کد خبر 219730، مورخ 24/12/ 1392 می باشد. آدرس سایت اخذ اطلاعات:http://alef.ir
نظر وبلاگ در خصوص مطالب فوق(وبلاگ حاضر تابع قوانین رسمی کشور و معتقد به رعایت اخلاق حرفه ای بوده و قصد توهین یا هجمه بر هیچ فرد ، گروه و یا سازمانی را نداشته و حق سازمان بهزیستی و هر ذی نفع حقیقی و حقوقی دیگری برای ارسال جوابیه و ارایه هرگونه توضیح مستند با در نظر گیری قوانین و رعایت اصول اخلاقی محفوظ است . انتخاب و تشریح اخبار خاص نیز در راستای اصلاح انحرافات ، کج روی ها، کاستی های احتمالی و موارد همانند صورت پذیرفته و توسعه و تقویت حوزه بهزیستی و خدمات رسانی و خدمات گیری حرفه ای ، مد نظر دست اندرکاران وبلاگ می باشد ):
متاسفانه با کلیه صبوری در پیش گرفته شده و تلاش برای دوری از جنجال آفرینی، می خواهیم در این قسمت اقدام به بیان واقعیات کنیم . تقریبا تمامی مواردی که دکتر نفریه در خصوص بهزیستی عنوان کرده اند، بر روی کاغذ درست بوده و وجود خارجی دارد . اما واقعیات عملی بحث دیگری است که توجه خوانندگان وبلاگ بدان جلب می گردد.
فرزندان بالای 18 سال بهزیستی در صورتی که وارد دانشگاه شوند، بر طبق تفاهم نامه منعقده بین این سازمان و دانشگاه های گوناگون ، تا مقطع کارشناسی ارشد بر اساس رویه هایی کاملا مشخص اقدام به پرداخت تمام و کمال شهریه می شود. اما در مقطع دکتری( اعم از حرفه ای یا تخصصی) بحث سهمیه بندی ، پرداخت بخشی از هزینه ، پرداخت با تاخیر و مواردی از این جنس پیش می آید. لذا آرام نشان دادن همه امور توسط جناب آقای دکتر نفریه ، جای سوالات عدیده دارد.
در خصوص فرزندانی که قصد ادامه تحصیل ندارند ، وضع بشدت اسف بار است. سازمان بهزیستی با تداوم ماندن این افراد مشکلات عدیده دارد .ضمنا تمدید ماندن برای دو دوره شش ماه هیچ دردی را دعوا نکرده و نمی کند و در این خصوص سازمان بهزیستی نیازمند برنامه ها و اقدامات جدی است. نوشتن آسان است ولی خوانندگان محترم هیچگاه درد و ترس نوجوانان در زمان ترخیص را نمی توانند احساس کنند. این در حالی است که در دوره قبل از ترخیص، بدلیل ضعف شیوه فعالیتی و نگهداری از این افراد ، غالب آنها تنها یاد گرفته اند که به مدرسه بروند و بیایند و دارای کمترین سطح مهارت اجتماعی، ارتباطی، فنی و ....، می باشند.
درست است که سازمان بهزیستی اقدام به تامین هزینه برگزاری دوره های مهارتی برای این گروه از فرزندان می کند، اما هیچ رویه و مکانیزم انگیزشی ، تنبیهی و غیره برای این کار وجود نداشته و کودکی که خیر و شر خود را چندان نمی داند، متاسفانه با اندکی تنبلی و کم رغبتی، وامانده شده و همه چیز را از دست می دهد. این داستان بسیاری از این فرزندان است که بشکل مکرر در حال رخ دادن است.
اما در خصوص کمک هزینه های ترخیص باید گفت که، سازمان بهزیستی در تداوم کم توجهی های گذشته ، در سال 92، مبلغ 7 میلیون تومان را بعنوان کمک هزینه در نظر گرفته است(گویا در سال 93 قرار است به 15 میلیون تومان افزایش یابد) و بحث بیمه و سهام بورس، تنها شعاری بیش نیست. پرداخت نامنظم حق بیمه سالیانه عمر و پس انداز، اندک بودن مبلغ پرداختی و ...... ، باعث شده است که تنها استفاده ابزاری از این دو مقوله صورت پذیرد. برای رد ادعاهای مطرح شده در مقاله حاضر، سازمان بهزیستی لیست واریزی ها و مبلغ گرفته شده در زمان ترخیص 100 فرزند تحت پوشش خود را در سراسر کشور بازگو کند؟ موردی که مسلما در بیان آن عاجز مانده و یا مبلغ دریافتی توسط فرزندان باعث تاسف هر انسان صاحب وجدانی خواهد شد. همچنین بدلیل مشخص بودن وضعیت و تاریخ پرداختی ها، امکان تقلب احتمالی نیز سلب شده می باشد.
دکتر نفریه در بخشی از سخنان خود اشاره داشته اند که امکان افزایش ودیعه مسکن متناسب با تورم وجود ندارد، باید پرسید چرا؟ اماکن هزینه کردن و تامین بودجه برای برنامه های نمایشی و غیرکارآمد همانند طرح همیاران ، کمپین مقابله با اعتیاد ، جشن های خاص سازمان بهزیستی ، طرح های کم ریشه ای که به مرور در خصوص آنها بحث خواهیم کرد و غیره وجود دارد، اما برای چنین امر مهمی وجود ندارد؟ واقعا چرا؟
بر اساس توضیحات ارایه شده و ضمن تشکر از زحمات دکتر نفریه و سایر مدیران و کارشناسان ستادی و صفی ، یادآور می شویم که سیاست ها و اقدامات سازمان در این حوزه نیازمند تغییراتی چند است. بخش اجتماعی سازمان نیازمند پنج برنامه اجباری کردن مهارت آموزی های چندگانه فرزندان تحت پوشش ، واقع نگری در فرآیند ترخیص کودکان و افزایش زمان به 24 سال با در نظرگیری شرایط اجتماعی و روحی – روانی و در کل گذشته این فرزندان(تداوم وضع موجود به هیچ وجه توصیه نشده و محکوم به شکست و تحمیل بار مالی بر سازمان است) ، تامین مسکن فرزندان ترخیصی با شرایط خاص و عدم امکان واگذاری و فروش ده ساله ، واقعی سازی برنامه بیمه عمر و پس انداز و سهام دار کردن فرزندان(ممانعت از کارچاق کنی برخی از افراد و اقدامات نمایشی ) و در نهایت واقع نگری در مبلغ و شیوه تامین کمک هزینه ترخیص و پرداخت مرحله ای و ضابطه مند آن به فرزندان می باشد.
همچنین از نظر نباید دور داشت ترخیص قبل از 18 سالگی فرزندان بهزیستی نیز نیازمند بازنگری در کلیت بوده و همچنین سازمان بهزیستی باید با برنامه هایی خاص، جوی ترخیص های ابزاری منصوبین را بگیرد(با هدف دستیابی به هزینه ترخیص). یا علی